آریساآریسا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

خاطرات آریسا

5روزگی آریسا

سلام دخمل ناز و قشنگم ، آریسای خوشگلم امروز 5 روزت شد  و این 5 روز شیرینترین  و قشنگترین روزای عمرم بود ک سپری شد     دخترم امروز قرار بود ک باز واس زردیت بریم پیش دکتر و رفتیم  دکتر معاینه ات کرد گفت زردیت بیشتر شده و برات آزمایش نوشت ما هم سریع رفتیم آزمایشگاه صادقی ، باز از پاشنه ی پات خون گرفتن و من این دفعه دیگه نتونستم خودمو کنترل و ی ریز اشک ریختم چون تو خیلی گریه میکردی جیگرم کباب شد  خلاصه با چشمای گریون از آزمایشگاه اومدیم و ورفتیم پیش دکتر ،درجه ی زردیت 11/9 بود ک خیلی غصه خوردم  آقای دکتر گفت ک فعلا نیاز ب بستری نداره و تا 2 روز باید صبر کنیم ک میشه جمعه و جمعه هم ...
2 مهر 1393

اتفاقات و عکسای این چند روز

سلام دختر ناز و قشنگم امروز 4امین روزی هس ک کنار ما هستی و زندگی مارو شیرین کردی خوشگلم دخترم خاطرات این چند روز رو برات مینویسم تا بدونی روزایی ک تو جمع ما بودی ولی همیشه خواب بودی چ اتفاقایی میافتاد دخترم ، این عکس مال برچسب هایی هست ک ب دست من و تو بستن ک یبار همدیگه رو گم نکنیم و این عکسا مال روز اولی ک تو بیمارستان هستی و این عکسای  هم برای 2 روزگیته ک اومدیم خونه   و امروز ک 4 روزت هست و اینم عکسات   دخترم دیروز زن عمو فاطی و سارا و داداش سهیل اومدن ک روی ماهتو ببینن سارا تا حالا تورو ندیده بود و واس اینکه شما رو بب...
1 مهر 1393
1868 11 18 ادامه مطلب